عشق یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عشق یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


داستان عاشقانه ديوانگي و عشق

 زمان هاي قديم٬ وقتي هنوز راه بشر به زمين باز نشده بود. فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شده بودند.
ذكاوت گفت بياييد بازي كنيم. مثل قايم باشك!
ديوانگي فرياد زد: آره قبوله من چشم مي زارم!
چون كسي نمي خواست دنبال ديوانگي بگردد٬‌ همه قبول كردند.
ديوانگي چشم هايش را بست و شروع به شمردن كرد: يك٬ … دو٬ … سه٬ … !
همه به دنبال جايي بودند كه قايم بشوند.
نظافت خودش را به شاخ ماه آويزان كرد.
خيانت خودش را داخل انبوهي از زباله ها مخفي كرد.
اصالت به ميان ابر ها رفت.
هوس به مركز زمين راه افتاد.
دروغ كه مي گفت به اعماق كوير خواهد رفت٬ به اعماق دريا رفت.
طعم داخل يك سيب سرخ قرار گرفت.
حسادت هم رفت داخل يك چاه عميق.
آرام آرام همه قايم شده بودند و
ديوانگي همچنان مي شمرد: هفتادو سه٬ هفتادو چهار٬ …
اما عشق هنوز معطل بود و نمي دانست به كجا برود.
تعجبي هم ندارد. قايم كردن عشق خيلي سخت است.
ديوانگي داشت به عدد ۱۰۰ نزديك مي شد٬ كه عشق رفت وسط يك دسته گل رز آرام نشت.
ديوانگي فرياد زد: دارم ميام. دارم ميام …
همان اول كار تنبلي را ديد. تنبلي اصلا تلاش نكرده بود تا قايم شود.
بعد هم نظافت را يافت. خلاصه نوبت به ديگران رسيد. اما از عشق خبري نبود.
ديوانگي ديگر خسته شده بود كه حسادت حسوديش گرفت و آرام در گوش او گفت: عشق در آن سوي گل رز مخفي شده است.
ديوانگي با هيجان زيادي يك شاخه گل از درخت كند و آن را با تمام قدرت داخل گل هاي رز فرو برد.
صداي ناله اي بلند شد.
عشق از داخل شاخه ها بيرون آمد٬ دست هايش را جلوي صورتش گرفته بود و از بين انگشتانش خون مي ريخت.
شاخهء درخت٬ چشمان عشق را كور كرده بود.
ديوانگي كه خيلي ترسيده بود با شرمندگي گفت
حالا من چي كار كنم؟ چگونه مي توانم جبران كنم؟
عشق جواب داد: مهم نيست دوست من٬ تو ديگه نميتوني كاري بكني٬ فقط ازت خواهش مي كنم از اين به بعد يار من باش.
همه جا همراهم باش تا راه را گم نكنم.
و از همان روز تا هميشه عشق و ديوانگي همراه يكديگر به احساس تمام آدم هاي عاشق سرك مي كشند …



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






یک شنبه 15 خرداد 1390برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید
www.mona_ee67@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

 

 

منا

 

شهريور 1390
تير 1390
خرداد 1390

 

یکی بود یکی نبود
دستهایم به تو می گویند .....
خاطره ای لطیف از دکتر علی شریعتی:
دکتر شریعتی
معروفترین داستاهای عاشقانه تاریخ
داستان ژسری که عاشق شد
عشق یعنی
شش حرف و چهار نقطه
ای سنگ ها مرا دریابید
" راست و دروغ "
پیام های مخصوص شب امتحان
حسنی
روایت امروزی داستان حسنی
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
چرا عشق کور است
زندگی با صفحه کلید
در شبی از شبهای دلتنگی از تو مینویسم
پنجره
مهربونم
دوستت دارم
مونس شبهایم
فریدون مشیری
دکتر علی شریعتی
” عشق در بیمارستان “
زيباترين قلب
دوستی
سرخط
دل نوشته
داستان عاشقانه ديوانگي و عشق
داستان عاشانه
داستان عاشقانه
این روزها

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و آدرس monaa.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





حريم عشق
بیا تو هیس...!!!
فروزنده ماه و ناهید ومهر
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 26
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 18396
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->